- پس کفا
پشت گردن
معنی پس کفا - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ستمگر، ظالم، بیدادگر، جبّار، ستمکار، گرداس، جائر، ستم کیش، ظلم پیشه، جفا پیشه، جان آزار، جایر، جفاجو، جفاگر، جفا کار، دژآگاه، مردم گزا، پر جور، استمگر
اندوخته، باقیمانده، پس انداز، ذخیره، تاخیر
روستایی در دهستان بلده ی کجور
مرحله ی پایانی چرای دام ها در اواخر تابستان و آخرین توقفگاه
از توابع دهستان بندپی بابل، کلاه پوستی
پس گردنی
کوزه ی کوچک، تنگ
پس فردا
کف دستی، هدیه ی شب حنابندان که به عروس دهند
تهی دست
آخرین منزل گاه گالشان در فصول گرم بالاترین منزل گاه
کلاه پشمی
پشت پاشنه
پشت کفل اسب
پس گردنی
خلط بینی، تفاله ی چای
یدک، یدکی
پس گردنی
آب غوره ی آمیخته با تفاله که آنرا جدا سازند
سه روز دیگر، چهار روز دیگر (با تفاوت معنایی در نقاط مختلف
پشت گردن
پس گردن، چوبی کلفت تر از پایه ی پرچین برای چوب بست کردن، تیرهای سقف
نوعی بازی
چه کسی، که از آن
مربوط به آن، او